مطالعه صهیونیسم مسیحی در ایالات متحده امریکا، ویژگی خاص این جنبش اسطوره ای یعنی معطوف بودن و منعطف بودن از قدرت را به خوبی تبیین می کند. نکته مهم این است که جمعیت یهودیان در کشورهای مسیحی، به ویژه امریکا علی رغم اندک بودنشان، به لحاظ کارکردی و نفوذ در دوایر دولتی تأثیرگذار، اکثریت به شمار می آیند. تا آن جا که دیوید لوچینز(60) معاون اتحادیه ارتدوکس جامعه یهودیان امریکا، می گوید:یهودیان در امریکا دیگر اقلیت نبوده بلکه بخشی از اکثریت هستند و اکنون د رجامعه امریکا پذیرفته شده و توانایی دست یابی و پیشرفت دارند.(61) یهودیان از کجا به این موقعیت اجتماعی به مثابه یک گروه اقلیت فشار در جوامع مسیحی رسیده اند وتوانسته اند بر امورات آن کشورها فائق آیند؟ رضا هلال در کتاب های خود به نام مسیحیت صهیونیست و بنیادگرای امریکا ومسیح یهودی و فرجام جهان (1383 شمسی) به تفصیل زمینه شکل گیری واهداف و برنامه های جنبش مسیحیت صهیونیست را به طور خاص در غرب، به ویژه ایالات متحده بررسی کرده است. وی در آثار خود، بعد دینی ومذهبی این جنبش را برجسته نموده وادعا کرده که دو تحلیل «حمایت استراتژیک غرب ا ز اسرائیل» که روشن فکران عرب مطرح کرده اند و «تأثیر لابی یهودی» در تصمیم گیری ها وحمایت از یهود که عقیده عموم اعراب است، ساده لوحانه و کوته بینانه بوده و این پیوند بیش از این که سیاسی باشد، خاستگاهی فرهنگی دارد که دردین آنها نهفته است. برای این که جامع نبودن استدلال هلال را ثابت کنیم، به نحوه تعامل کشورهای بزرگ با صهیونیسم می پردازیم. امروزه انگلیس ازهواداران صهیونیسم مسیحی به شمار می آید، درحالی که پیش تر، با یهود مبارزه می کرده ویهودیان را در تنگنا قرار می داده است. محدودیت های انگلیس در سال 1939 میلادی و در دوران نخست وزیری ارنست بون به اوج خود رسیده بود. تلقی یهودیان از این عمل انگلیس، طردشدن یهود ازاین کشور و روی آوردن به اعراب بود که این تلقی سبب گرایش آنها به امریکا گردید. آلمان کشور دیگری است که مهد پروتستانتیزم بوده وباصهیونیسم مسیحی کاملاً هم گرایی فرهنگی دارد.باوجود این، بدترین فاجعه تاریخی بر ضد یهود به تعبیر خودشان، درکشور آلمان رخ اده است. کشور روسیه که از مهم ترین مراکز ارتدوکس جهان به شمار می آید وبیشترین تلاش را برای استقرار دولت اسرائیل نموده، به اندازه امریکا با صهیونیسم مسیحی تعامل ندارد. همکاری روسیه با اسرائیل به حدی بود که «برخی امریکا و روسیه را به مثابه والدنی اسرائیل دانسته اند. به این صورت که امریکا به عنوان پدر ، پول در اختیار این فرزند قرار می هد و روسیه به عنوان مادر، فرزندان خود را به این کشور تازه تأسیس گسیل می دارد(62)». از شواهد تاریخی فوق چنین استفاده می شود که اگر عامل تنگاتنگ شدن روابط امریکا واسرائیل، تنها علقه های مذهبی و فرهنگی باشد، پس باید درکشورهای دیگر نظیر آلمان، انگلیس وروسیه نیز چنین روابطی به چشم آید. به باور ما هم گرایی صهیونیستی- امریکایی علاوه برعامل مذهب، نوعی هم گرایی استراتژیک و سیاسی است که به مدد آن منافع مشترک دو کشور برآورده می شود.صهیونیسم مسیحی برای کسب قدرت بیشتر، امریکا را به عنوان ابرقدرت بلامنازع جهان، به تسخیر فکری و سیاسی خویش درآورده واهداف خویش را از طریق هژمونی امریکایی در خاورمیانه باز می یابد. شاید مقاله سید علی طباطبایی(63) تحت عنوان «خاستگاه های قدرت یهودیان امریکا» علت برفرازنشستن یهودیان امریکا و زوایای مختلف این هم گرایی را به خوبی تبیین نماید.(64) وی چهار خاستگاه را علت به قدرت رسیدن یهودیان امریکا برمی شمرد:
الف) ویژگی های درونی قوم یهود
ویژگی اول به خود یهودیان برمی گردد. یهودیان با توجه به گذشته سرشار از درد و رنج خویش و احساس همیشگی اقلیت بودن در کشورها و نیز گذار از دوران مهاجرت ها وتحقیر کردن و آزارهای مسیحیان، روحیه ای سخت و انعطاف ناپذیر یافته اند که سبب پیدایش انسجام، سازمان دهی سریع، برخورداری از سطح نخبگی بالا و دانش فراوان برای رهایی از وضعیت انفعالی به وضعیت فعال گشته است. یهودیان همواره برای متحد ساختن قوم یهود، موضوعاتی هم چون آوارگی و پراکندگی یهودیان، سامی ستیزی و کوره های یهودی سوزی را علم کرده ودرباره این موضوعات تبلیغاتی می کنند. قدرت سازمان دهی بالا از ویژگی های برجسته یهودیان است که محصول تلاش لابی های یهودی وصهیونیستی در کشورها است. برا ی مثال، آمار در ایالات متحده امریکا نشان می دهد حدود نود درصد از یهودیان در انتخابات شرکت می کنند، در حالی که متوسط حضورامریکاییان در انتخابات بین چهل تا پنجاه درصد است. پناهندگی ومهاجرت دانش مندان بزرگ یهودی چون آلبرت اینشتین،(65) اوتواشترن،(66) اریک فروم،(67) اریک اریکسون،(68) هانا آرنت،(69) هربرت مارکوزه،(70) پاول لازارفلد (71) و هلن دوچ (72) به امریکا باعث شد که از دهه شصت به بعد، یهودیان تأثیر شگرفی در اقتصاد، فرهنگ و سیاست امریکا داشته باشند. درحالی که حدود 2/5 درصد جامعه امریکا یهود یاند، نیمی از میلیاردرهای امریکا ویازده درصد نخبگان جامعه امریکا یهودی هستند.
گروه های دارای منفعت یا فشار درکشورها بیشترین نفوذ و تأثیر را در نهادهای قدرت دارند وبه صورت غیرمستقیم، سیاست های خرد وحتی کلان دولت رابه علاقه خود تغییر می دهند. لابی های یهودی و صهیونیستی از پرنفوذترین گروه هایی هستند که مهم ترین مراکز تصمیم گیری کشورهای اروپایی و به طور مشخص امریکا را به انحصار خود درآورده اند وسیاست های مالی، نظامی وسیاسی آن کشورها را به نفع اسرائیل عوض می نمایند، آیپک (AIPEC)(73) از مهم ترین لابی های یهودی در واشنگتن است. این کمیته سالیانه اقدامات زیر را انجام می دهد:
1. نظارت بر دوهزار ساعت جلسات کنگره؛
2. برگزاری بیش از هزار ملاقات با دفترهای کنگره؛
3. صدها ملاقات بانامزدهای انتخاباتی دیگر؛
4. همکاری با پنجاه کمیته وزیرکمیته در کنگره وصد اداره و آژانس فدرال.
اهدافی که آیپک در پی تحقق آن تلاش می کند:
1. حفظ امنیت اسرائیل با گسترش همکاری استراتژیک امریکا - اسرائیل و رویارویی با تهدیدات فعلی وآینده منافع امریکا و اسرائیل؛
2. تضمین همکاری امریکا واسرائیل، برای تحقق صلح میان اسرائیل، فلسطینی ها واعراب؛
3. تغییر سیاست امریکا برای به رسمیت شناختن بیت المقدس وپایتخت شدن آن شهر تقسیم ناپذیر برای اسرائیل؛
4. ادامه کمک های ایالات متحده به اسرائیل و تضمین آینده اقتصادی اسرائیل با گسترش روابط تجاری ، سرمایه گذاری و تحقیق وتوسعه میان امریکا و اسرائیل.(74)
رسانه ها همواره به ویژه با تولد فن آوری اطلاعات (IT)و دسترسی آسان به داده های دل خواه از طریق شبکه گسترده جهانی اینترنت تأثیری بس شگرف در «جامعه شبکه ای»(75) و «دهکده جهانی»(76) دارند. کتاب فرهنگ وسیاست در عصر اطلاعات(77) گردآورده فرانک وبستر، از نوعی سیاست و فرهنگ جدید سخن می گوید که محصول رسانه های ارتباطی واطلاعاتی است. این کتاب به شکل گیری طرز تلقی ونگاه مردم به زندگی ویافتن هویت جدید توسط اینترنت اشاره می کند وچگونگی هم اندیشی جهانی را در سایه سار شبکه جهانی اینترنت ترسیم می کند.با توجه به این که رسانه اهمیت فراوان دارند و به همه شئون زندگی بشر جهت می دهند و چگونه زندگی کردن، اندیشیدن وسیاست ورزیدن را به انسان می آموزند، کسانی که بر اریکه قدرت رسانه ها تکیه می زنند، در رسیدن به آمال سیاسی وفرهنگی خویش شانس بیشتری دارند. لذا یهودیان به اهمیت رسانه ها پی برده اند و همه رسانه های پرقدرت جهان، اعم از دیجیتال وغیردیجیتال را دردست خود گرفته اند. وحدت یهودی مسیحی در امریکا ونقوذ یهود بر رسانه ها نسبت به جمعیت اندکشان در امریکا، نخبگی آنان را نشان می دهد. «براساس آمارهای موجود، با آن که حدود پنج درصد نیروی کاری مطبوعاتی امریکا یهودیان هستند، بیش ا ز25 درصد نویسندگان، دبیران، سرمقاله نویسان و تولیدکنندگان مطبوعات اصلی ونخبگان امریکا یهودی هستند.»(78) شبکه های ABC,CBS,CNN و NBC همگی در اختیار امریکا قرار دارند. یک از ابرموسسات یهودی در بخش چند رسانه ای که به کلیت جامعه امریکا شکل می دهد، موسسه نیوهاوس(79) است. این ابرموسسه، 31 روزنامه، دوازده، ایستگاه محلی ،87 سیستم تلویزیون کابلی، هفته نامه پاراید(80) با 22 میلیون شمارگان در هفته، دوازده مجله مهم شامل نیویورکر،(81) مادمازل،(82) گلامور (83) ودیگر رسانه ها را در مالکیت خویش دارد. ساموئل نیوهاوس (84) مهاجر یهودی -روسی این امپراتوری رسانه ای را تأسیس کرد.(85)