سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پس زمینه تاریخی صهیونیسم مسیحی

همواره به مسیحیت از قرن اول تا سوم میلادی از دریچه یهود نگریسته می شد. یهودیان به مسیحیان اجازه نمی دادند از دین جدید پیروی کنند تا این که در قرن سوم، فعالیت های ضد یهودی پولس به رهایی مسیحیان از چنگال یهودیان انجامید. پیروزی آیین مسیحیت پولسی به ظهور روحیه جدیدی در قرن سوم وچهارم منجر شد؛ روحیه ای که کلیسا را برآن داشت تا خود را «اسرائیل جدید» بنامد و جانشینی قوم برگزیده خداوند را مطرح کند. کلیسا سقوط اورشلیم وفروپاشی دولت یهودی را مجازات خداوند برای یهودیان می دانست، زیرا به اعتقاد کلیسا، یهودیان، مسیح را به صلیب کشیدند و به دلیل بی ایمانی وخیانت، سزاوار لعن ونفرین الهی بودند. به این ترتیب، کلیسا همه فضایل وبرکت هایی را که پیش از این به قوم اسرائیل تعلق داشت، به نفع خود مصادره کرد. در سال 339 میلادی، بازگشت به آیین یهود، جرمی سنگین شمرده می شد وعامل به آن تحت تعقیب قانون قرار می گرفت. مسیحیان در طول قرون وسطا، یهودیان را در تنگنا قرار داده اند. تلخ ترین دوره تاریخی یهود که هرگز از ذهن آنها پا ک نخواهد شد، همین دوره است. آنها یهودیان را وادار ساختند تا به صورت گروه های منزوی و محاصره شده در شهرها زندگی کنند ولباس هایی متفاوت با مسیحیان بپوشند و کلاه خاصی بر سر بگذارند. این کارها برای آن صورت می گرفت تا همگان آنها را بشناسند ودر برخوردهای اجتماعی با آنها، آن گونه که شایسته نماید، رفتار نمایند. یهودیان با عناوینی چون «شیاطین» و «قاتلان مسیح» مورد خطاب قرار می گرفتند. آنان متهم بودند که کودکان مسیحی را می کشند تا ازخون آنان به جای شراب در مراسم عید فصح استفاده کنند. در سال 1095 میلادی هنگامی که پاپ اریان دوم، آغاز حمله صلیبی را اعلام کرد تا قدس را از دست مسلمانان برهاند، یهودیان خائن موردظلم و ستم صلیبی ها قرار گرفتند و هزاران نفر از یهودیان به دلیل آن که از پذیرفتن غسل تعمدی سرباز زدند، کشته شدند. خانم باربرا توچمان، مورخ یهودی، در کتاب خود به نام کتاب مقدس وشمشیر(20) به دشمنی گسترده با یهودیان در اروپا اشاره می کند که درطول جنگ های صلیبی به نقطه اوج خود رسید. در پایان قرن یازدهم، تشکل های یهودی در اروپا متلاشی شدند؛ یهود در سال 1290 میلادی از انگلستان رانده شد. درنیمه قرن سیزدهم تلمود را در پاریس سوزاندند؛ در پایان قرن چهاردهم همه یهودیان از فرانسه اخراج شدند؛ یهودیانی که در شبه جزیره ایبری از پذیرش مسیحیت خودداری کردند، در سال 1492 از اسپانیا ودرسال 1497 میلادی از پرتغال اخراج گشتند. در آلمان و ایتالیا نیز یهودیان در اردوگاه ها محاصره شدند تا نتوانند بامسیحیان ارتباط برقرار کنند و بسیاری از فعالیتهای آنان ممنوع شد.(21) یهودیان دوره سیاهی برقرار کنند و بسیاری از فعالیت های آنان ممنوع شد.(21) یهودیان دوره سیاهی را درجهان سپری نمودند و روزنه ها ی امیدی را درآن سوی رنسانس برای خود مشاهده کردند. اقدام مارتین لوتر در نوزایی علمی وصنعتی اروپا و تولد مکتب جدیدی به نام پروتستانیسم زمینه صدرنشینی تدریجی یهودیان شد. پراکندگی یهودیان در سرتاسرجهان وتلاش و پی گیری ایشان برای توسعه و گسترش بورها و آموزه های یهودیت و از سوی دیگر، هم زمانی این کوشش ها با دوره اصلاحات در اروپا، موجب شد اقداماتی مانند ترجمه و شرح کتاب مقدس از زبان اصلی عبری وگسترش عرفان وفلسفه یهودی وترویج آیین یهود شتاب بیشتری به خود بگیرد. شاید بتوان گفت یهود در به وجود آمدن رنسانس بسیار موثر بوده است، حتی برخی از مسیحیان جدید هم چون جان لوئیس فیف تأثیر بسیاری در نهضت رنسانس اروپا در میان متفکران لیبرال اروپایی داشته اند.(22) در واقع، پیوندهای اولیه مسیحیان با یهودیان که هسته ابتدایی جنبش صهیونیسم مسیحی را شکل می دهد، در پایان قرن پانزدهم وابتدای قرن شانزدهم رخ داد.یهودیان با شروع عصر نوزایی در ابتدای قرن شانزدهم فرصت بیشتری برای نشان دادن خویش یافتند وخود را«مسیحیان جدید» نامیدند به اعتقاد آنان با آمدن مسیح درابتدای هزاره خوش بختی، تاریخ الهی نیز به زودی آغاز خواهد شد. از این رو، درمیان الهیون ومتفکران مذهبی، تفسیرهای جدیدی ازکتاب دانیال (عهد عتیق) و مکاشفه یوحنا (عهد جدید) صورت گرفت. به تصور مسیحیان جدید، روی آوردن یهودیان به مسیحیت وظهور دوباره قبیله های ناپدید شده اسرائیل، آخرین گام های پایان تاریخ بشر است. از این رو، حواد ث بزرگی هم چون بازگشت یهود به سرزمین صهیون، بازسازی معبد وتأسیس دوباره حکومت خداوند برزمین در اورشلیم را به این امر مربوط دانستند. به این ترتیب، مسیحیان یهودی که باور داشتند فرارسیدن هزاره نزدیک است، یهودیان را شریکانی پنداشتند که برای پدیدآوردن حوادث بزرگ پیش از آمدن حضرت مسیح (ع) از آنان بی نیاز نیستند. بنابراین، همکاری وهم گرایی هرچه بیشتر این دو آیین، خاستگاه دینی عمیقی دارد که از تحریف تورات وانجیل وتبلیغ آن سرچشمه می گیرد. تفکر بنیادگرایانه صهیونیسم مسیحی، بسیار کهن تر از دولت مدرن اسرائیل وحتی جنبش صهیونسیت یهودی وجود داشته است. چنان که اشاره شد، بارور شدن عقاید این جنبش به قرن های پس از ترجمه کتاب مقدس به زبان بومی برمی گردد که آن را خارج از سلسله مراتب کلیسا در دسترس مردم قرار دادند تا آن را بخوانند وپیغام های آن را دوباره تفسیرکنند. طرح تأسیس دولت یهودی در فلسطین، در گفتارها و نوشتارهای رهبران پروتستان در قرن هفدهم رسمیت یافت. از قرن نوزدهم، مسیحیان پروتستان این طرح ها را به صورت ره یافتی پیش داورانه در برابر پیش گویی های کتاب مقدس وتأسیس چنین دولتی آوردند. لورد آنتونی آشلی کوپر،(23) صهیونیست بزرگ انگلیسی نخستین بار گفت: فلسطین کشوری بدون ملت برای ملتی بدون کشور است. بعدها صهیونیست ها ی یهودی با الهام از سخن کوپر این شعار را برای خود قرار دادند: سرزمینی بدون مردم برای مردمی بدون سرزمین.(24) جنبش اصلاح پروتستان هنگامی که از تبدیل آیین یهودی به پروتستانتیزم مأیوس شد، شعار بازگشت یهودیان به فلسطین را برای رهایی از دست آنان مطرح ساخت و این در واقع اعلان تأسیس مسیحیت صهیونیست بود.(25) پروتستان ها در نیمه سال 1600 میلادی، شروع به نوشتن پیمان نامه هایی کردند که در آنها به همه یهودیان گوش زد شده بود اروپا را به مقصد فلسطین ترک کنند. الیور کرامول(26) متولی کشورهای مشترک المنافع بریتانیا که به تازگی تأسیس شده بود، اعلام کرد: حضور یهودیان در فلسطین زمینه را برای آمدن دوباره مسیح آماده خواهد ساخت.(27)

ن لاک در کتاب تعلیقات بر رساله های پولس قدیس می نویسد: پروردگار قادر است همه یهودیان را در کشور واحدی جمع کند وآنان را در میهن خود در رفاه و شکوفایی قرار دهد.(28) اسحاق نیوتون درکتاب ملاحظاتی درباره پیش گویی های دانیال و مکاشفات یوحنای قدیس نوشته است: یهودیان به وطنشان باز خواهند گشت ... نمی دانم چگونه این کار انجام خواهد شد. باید بگذاریم زمان این امر را تفسیر کند.(29) هم چنین ژان ژاک روسو در کتاب امیل(1762 میلادی) آورده است: ما انگیزه های درونی یهود را هرگز نخواهیم شناخت، مگر این که ایشان صاحب کشوری آزاد باشند و خود، مدارس و دانشگاه هایشان را اداره کنند.(30) امانوئل کانت نیز یهودیان را فلسطینی هایی می داند که میان آلمانی ها زندگی می کنند.(31) صهیونیسم مسیحی پدیده جدید دینی - سیاسی در مسیحیت بود که نخستین بار کلیسای انگلیس در اواخر قرن نوزدهم میلادی آن را بنیاد نهاد. پروتستان های ساکن امریکا وانگلیس این جریان نوظهور را «عملی نمودن خواسته های مسیح» و«عملی نمودن پیش گویی های انجیل» نیز می نامند.دراین زمینه، در اواخر قرن نوزدهم یکی از مفسران معروف امریکایی به نام سایرس اسکوفیلد(32) مطابق افکار جدید جان داربی انگلیسی انجیل را تفسیر کرد.این تفسیر، امروزه معتبرترین تفسیر انجیل برای پروتستان های سراسر جهان به شمارمی آید وبهترین مرجع برای انجیل شناخته شده است. پیروان این مکتب خود را از تبلیغ کنندگان انجیل می دانند و معتقدند پیروان این مکتب، مسیحیان دوباره متولد شده اند و فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد. اعتقاد راسخ وتعصب خاص به صهیونیسم، از ویژگی های ممتاز پیروان این مکتب است. این مسیحیان بیش از صهیونیست های یهودی ساکن اسرائیل وامریکا به صهیونیسم تعصب دارند.(33)عمده ترین کتابی که هدف صهیونیست را از تشیکل دولت آپارتاید اسرائیل به نقد کشیده، اثر یوری دیویس است.(34)صهیونیسم مسیحی معاصر، واکنشی به این نقد جهانی از صهیونیسم به شمار می آید. برای مثال، در سال 1967 میلادی در پی تصویب قطع نامه 242 سازمان ملل در اعتراض به اشغال کرانه باختری وبیت المقدس، در حالی که جامعه بین الملل سفارت خانه های خود را در اورشلیم بستند، سفارت مسیحیت بین الملل برای نشان دادن حمایت خود از اسرائیل به اورشلیم منتقل گردید. می توان گفت که صهیونیسم مسیحی، ابزاری ایدئولوژیک به شمار می رود تا حمایت بین المللی را از تنها دولت یهودی در فلسطین به وجود آورد. نباید فراموش کرد که مجمع عمومی سازمان ملل چگونه درسال 1975 میلادی، قطع نامه 3379 را که درآن صهیونیسم به نژاد پرستی و تبعیض نژادی تعریف شده، تصویب کرد.(35) مسیحیت صهیونیست در پایان قرن نوزدهم به صورت جریان عمیقی در فرهنگ غرب نفوذ نمود و از آن زمان به بعد از میدان کلام، فلسفه، ادبیات و رمز وراز، به صحنه سیاست تغییر جهت داد.

جا






تاریخ : چهارشنبه 91/7/19 | 11:31 صبح | نویسنده : سرباز رهبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • دنیای باینری